یوسف(ع) ...1
هواللطیف
و یوسف (ع) قصه ایست جاری در سرار حیات انسان و آیه ایست محکم در لطیف تیرن قالبها و عالمی است بزرگ از غیب ترین عوالم و برهانی است عظیم برای سخت ترین شرایط وبیهوده نیست که احسن القصص است و سوره ای را از ابتدا تا انتها به خود اختصاص داده است ... و یوسف آنقدر مهم است که خداوند از کودکی اش را برایت ترسیم می کند تا عزیز شدن و دوباره سر بر آستان پدر و رسولش و آنقدر زیبا یوسف را به رخت می کشد که بارها و بارها و سالهای سال هم که گوش کنی بازهم احسن القصص بماند و عجیب است که عده ای یوسف(ع)را بدون نسل می دانند که یوسف (ع)
جاری بوده و خواهد بود در تمام قرآن ... و حتما این را هم لحاظ کن که یوسف ها و نوح ها و هود ها و ابراهیم ها و ... همه شان تمام عمرشان را گذاشته اند تا قدم هایی باشند برای محبوب خدایشان یعنی حضرت محمد مصطفی (ص) و اهل بیتشان(ع)...
و باور کن که یوسف (ع) و مهربانیش و عزتش و گذشتش بارها و بارها کوچکتر است از رحمت و عظمت رسول عزیز اسلام(ص) ...
و نیز در ذهن نگهدار که شاید یوسف (ع) برادری اش را فراموش نکند و آنقدر منبع لطف و رحمتش وسیع باشد که سالها و فاصله های بسیار در درون آن محو و ناپدید شود و شاید آنقدر محبتش زیاد باشد که در دلت ورود پیدا کند و شرمساری ات را ازمیانبردارد ...
اما ...
اما فراموش نکن که کسب عزت عزیز در دست خداست و هرجا که باشد عزیز است ، هم نزد یعقوب(ع) عزیز است و هم نزد عزیز مصر و از همه مهمتر اینکه عزیز نزد خدا عزیز است چه بخواهی و چه نخواهی ...
و باز هم اما ...
اما سخت کار آنجاست تو می شوی عامل فاصله ی عزیزان خدا ... می شوی باعث و بانی دوری یعقوب (ع) و یوسف(ع) از عزیزشان و می شوی بلعث فاصله ی کسانی که روزیت از برکت حضور آن هاست و نفهمیده ای که پیوند زمین و آسمانت از برکت وجود آن هاست ...
حتی فکرت هم آنقدر حقیر و بیمار است که نمی فهمی راه شرمنده نشدنت را نیز یعقوب (ع) در دهانت می گذارد که تو حرف دیگری نداری جز اکله الذئبی که در درونت وجودش را حس نکرده ای ...
و شاید هم در انتها مورد عفو حجت پروردگارت قرار گیری اما با همان توجیهاتی که قبلا از آن آگاهت کرده بودند می شوی عامل فاصله ... عامل فاصله 1400 ساله ای که حجت خدا برای عزیزانش و عزیزانش برای او فریاد زده اند :
این السبب المتصل بین الارض و السماء
کی به کی میگه ب روز کن ...........